بابا نميخوام يادم بياد، مگه زوره؟! بداش عصاب آدمو خورد ميكنه، خوباشم حسرت به دلت ميندازه...
كاشكي آلزايمر مُسري بود، ميرفتم خانه سالمندان آلزايمر ميگرفتم، راحت ميشدم!
من نميفهمم چرا آدم ميتونه يه چيزيو نبينه اگه نخواد، اما نميتونه يه چيزي يادش نياد! اصلاً كاشكي آدم و موجودات زنده در جهت بهتر زندگي كردن تكامل پيدا ميكردن تا در جهت بيشتر باقي موندن! اون طوري شايد اون مكانيزم فراموشي دلبخواهي رو الان من داشتم.
ديگه دارم چرت ميگم!
و در آخر هم به قول آقاي كوتهنويس، شكست عشقي باعث شاعر شدن ما هم شد:
اي كاش من هم چون RAM بودم با Reset گشتن پاك ميشد كلم!
كاشكي آلزايمر مُسري بود، ميرفتم خانه سالمندان آلزايمر ميگرفتم، راحت ميشدم!
من نميفهمم چرا آدم ميتونه يه چيزيو نبينه اگه نخواد، اما نميتونه يه چيزي يادش نياد! اصلاً كاشكي آدم و موجودات زنده در جهت بهتر زندگي كردن تكامل پيدا ميكردن تا در جهت بيشتر باقي موندن! اون طوري شايد اون مكانيزم فراموشي دلبخواهي رو الان من داشتم.
ديگه دارم چرت ميگم!
و در آخر هم به قول آقاي كوتهنويس، شكست عشقي باعث شاعر شدن ما هم شد:
اي كاش من هم چون RAM بودم با Reset گشتن پاك ميشد كلم!
بروز رساني شده:
به علت ابراز علاقهي يكي از دوستان قديمي به شاعر شدن من، اين بيت هم به شعر قبليم اضافه كردم!
خوشا به حالت، اي RAM ِ رSD كه راه غم را بر خود تو بستي
اي كاش من هم چون RAM بودم با Reset گشتن پاك ميشد كلم!
مي شه! فراموشي اختياري هم مي شه آدم بگيره، كافيه تمرين كني! اين اون جاييه كه توانايي ذهن انسان بينهايت يا حداقل مرزهاش ناشناخته است، من اين كار رو كردم يه فراينديه اگر يادش بگيري مي توني كلا اختيار حافظت رو بدست بگيري
پاسخحذفكار سختيه حتي از ياد گرفتن فنهاي ورزشي يا هنري سخت هم سختتره اما شدنيه، اما بهت توصيه مي كنم قبل از اينكه ازش استفاده كني به عوارضش هم فكر كني، چون انگار وقتي اين فرايند تو ذهن ايجاد مي شه يه سري فايلهاي جانبي رو هم خراب مي كنه!
بايد به ذهنت از لحاظ فيزيكي (محركهاي خارجي؛ مثل صدا هايي كه تو رو بياد اون خاطره خاص مي ندازن، تصاويري كه تو رو بياد اون مي ندازن، مكانهايي كه تو رو بياد اون خاطره خاص مي ندازن ) هم به ذهنت كمك كني و از اين مواردي كه گفتم اجتناب كني!
كلاا بايد از تمام افراد، مكانها، لباسها، اشيايي كه تو رو بياد اون خاطره بد مي ندازن دور باشي.
تو كوهاي هيمالايا راهبان بودايي سعي مي كنن با تمركز ذهني ضربان قلبشون رو پايين بيارن، حتي سعي مي كنن تو سرماي كشنده اونجا حوله هاي خيس رو با بالا بردن دما بدنشون خشك كنن، من فيلماش رو ديدم، مي شه، با تسلط بر ذهن هر كاري مي شه كرد!
تو نمي توني تصور كني كه من چه خاطراتي رو از ذهنم پاك كردم!
شاعري هم بد نيست، شايد ازش پولي در اومد و به نوايي رسيدي :)
يه معضرت خواهي بخاطر پرحرفي كه كردم! زياد نوشتم
پاسخحذفsorry
در ضمن وقتي راجع به خودت حرف مي زني از عبارات مثبت استفاده كن اينقده شكست شكست نكن، بگو تجربه آخرش خودتم باورت مي شه! اگه منفي بگي بار احساسي اون تجربه منفي رو بيشتر مي كني.
زمان هم بهترين مرحمه اينو يادت باشه!
عزيز ناشناس، ميدونم شما لطف داري و ميخواي به من كمك كني. اما من دلم نميخواد بعد هر پُستم نصيحت بشم!
پاسخحذفالهي چشم، اما نصيحت نبود كه! كجاش نصيحت بود
پاسخحذفتازشم هر كدومو خواستي پاك كن، ديگه هم چيزي نمي نويسم، هيچ وقت
in order to be sure about the previous data, deleted items, that they wont be back again, you have to write new data on that chipset!!
پاسخحذفبه نظر من همین خاطره هاست که باعث بقای برخی رابطه های دوستانه میشه.
پاسخحذفبه شخصه به خاطر خیلی خاطرات بد زندگیم اذیت میشم همیشه !میدونی که! ولی تنها کاری که میکنم اینه که اصلا سعی نمیکنم فراموششون کنم ، سعی میکنم این خاطرات رو مثل یه بار سنگین تو بغلم بگیرم ولی از حرکت باز نمونم ! قبلا خاطرات بد باعث می شدند که یه جا متوقف بشم و دنبال راه باشم برای فراموش کردنشون ولی نمی شد چون واقعا فراموش کرن خیلی چیزا سخته! الان با خاطرات خیلی راحت تر برخورد میکنم! میذارم کنارم باشن ولی تمام زندگیمو در برنگیرن! حرکت می کنم به سمت آینده و فکرکنم خود به خود این بار سنگین خاطرات همراهم داره سبک تر میشه!
پاسخحذفاین تجربه من بود !
اینم یادم رفت بگم ! هیچ وقت آرزو نکن که آلزایمر بگیری! سلامتی گنجه حامد! این نصیحت نبودا!
پاسخحذفممنون
پاسخحذف:x