‏نمایش پست‌ها با برچسب خاطره. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب خاطره. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

ماه رمضان و روزه‌های من

دوباره ماه رمضان اومد و من یاد بچگی‌هام افتادم که روزه می‌گرفتم و ده دقیقه مونده به اذان روزمو می‌شکستم، تا به خدا ثابت کنم می‌تونم روزه بگیرم، ولی نمی‌گیرم!
کی می‌دونه، شاید اگه می‌گرفتم وضعم بهتر از این بود...

۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

ورود ممنوع

یادش بخیر! روزی که اتاق ACM رو ازمون گرفتن، رو درش نوشتیم:
"ورود افراد غیر متفرقه بلا مانع نمی‌باشد"

هر کی رد می‌شد یکی دو دقیقه فکر می‌کرد این یعنی چی!

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

دست مار

- خدايا، دست مارو بگير...
- بابا مار كه دست نداره!

همين مكالمه كافي بود تا من، 2 تا 9.5 براي درساي اخلاق و متون از خداورديان بگيرم!