کی میدونه، شاید اگه میگرفتم وضعم بهتر از این بود...
۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه
ماه رمضان و روزههای من
دوباره ماه رمضان اومد و من یاد بچگیهام افتادم که روزه میگرفتم و ده دقیقه مونده به اذان روزمو میشکستم، تا به خدا ثابت کنم میتونم روزه بگیرم، ولی نمیگیرم!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
نمیدونم الان در چه وضعی هستی ولی چرا فک میکنی که وضعت از این بهتر بود؟
پاسخحذفوقتی یه پروانه که تو جنگلهای آمازون بال میزنه، میتونه زندگی منو تحت تاثیر قرار بده، چرا اگر من مسلمون بودم نمیتونس اثر بذاره؟!
پاسخحذففک نمی کنم یادت بیاد ولی یه زمانی بهت گفته بودم که با دین به ثبات شخصیت رسیدم و به تو هم توصیه کرده بودم که بی اعتقاد نباشی ! یادته ؟...ولی الان وقتی بیشتر دنبال فهم دین رفتم دیدم اون چیزی که من دنبالش بودم دین نبود ! اسلام مشکله نه راه حل ! اون چیزی که من دنبالش بودم عزت نفس بود نه خدا !...خدا رو نه میشه رد کرد و نه پذیرفت ولی اسلام اون قدر ابهام داشت برای من که به نظرم پایبندی بهش یعنی گول زدن خودم و نفی عقل.......الان به این نتیجه رسیدم که خیلی راحت بپذیرم که زندگی ما معنی و هدفی خاصی نداره و اصولا پوچه ولی من باید خودم بهونه درست کنم که بتونم ازش لذت ببرم چون یه فرصته که دیگه تکرار نمیشه پس نباید منتظر باشم که چیزی وجود داشته باشه که روی من تاثیر خاصی بذاره
پاسخحذفتو هم که میخوای هدایت شی نمیذارن
پاسخحذفحامد جان كار جالبي مي كردي؟
پاسخحذفتو نگران نباش.
يك موقع خودت خسته نكني بخواي بفهمي اين جملات گوهر بار رو كي گفته ؟؟
منم مصطفي ب